پاک ترین سینمای جهان کجاست؟!!
اوضاع سینما خراب است!
این جمله ای است که این روزها خیلی شنیده می شود . قشر مذهبی و ارزش مدار _ البته عامی _ به خاطر اوضاع بد اخلاق و ظاهر و مسائل فسادبرانگیز این حرف را نقل می کند و قشر عامی کمی بی قیدتر هم به خاطر لودگی و فیلم های بیخود و البته قشر روشنفکر و پویا و بسیجی نیز از هر دو مورد نالانند .
در این گیر و دار ، کارگردان فیلم پرفروش و جذاب و صد البته زیبای این روزهای سینما ، ابوالقاسم طالبی عنوان کرده است که ما سالم ترین سینمای جهان را داریم .
این حرف به مذاق مان کمی تلخ آمد هرچند نسبت هایی را هم که سلحشور عزیز به سینماگران داده بود به صورت اطلاق به کل نمی پسندم . در مورد صحبت های طالبی باید گفت که این مقایسه برخاسته از یک برداشت اشتباه از فضاست . سینمای غرب و شرق درست در مسیر اهداف و ارزش هایشان قدم برمی دارند . در کشورهایی همچون آمریکا ، برهنگی و نیمه برهنگی نوعی ارزش است و هنرپیشه ها و سینماگران غربی به این ارزش پایبندند . ساعت ها زحمت میکشند و روزها تلاش می کنند تا بهترین لباس ها را بپوشند و بهترین اندام را داشته باشند . در غرب پارتی آن چنانی برگزار کردن و رفتن به آن ارزش است و همینطور آزادی جنسی ( به معنای مدنظر فروید و دوستان و دوستدارانش ) . بازیگران و سینماگران غرب همگی به این ارزش ها پایبندند .
حال آقای طالبی سینمای ایران را در مقام پایبندی به ارزش ها با سینمای غرب و دیگر نقاط جهان مقایسه می کند و آن را پاک ترین سینما می نامد . هرچند شاید از این منظر که وضعیت فعلی سینما همین است و باید آن را تحمل کنیم و به سمت خیر پیش ببریم حرف قابل تحملی باشد اما این حرف هم پیش فرض درستی ندارد . کدام کارگردان ضد ارزشی و از راه به در را به راه کشانده ایم و یا کدام بازیگر را جذب فرهنگ انقلابی کرده ایم که حال دنبال دومی اش می گردیم ؟!
وقتی در انتخاب بازیگرانمان دنبال ارزش نمی گردیم ماجرا به اینجا ختم می شود .
سینمای ما بیمار است . یک بیماری شبیه ایدز ! در بدن این بیمار تنها یک غده ی چرکی نیست که بتوان با یک عمل جراحی ساده آن را خارج کرد بلکه باید از بین غده های چرکی ، تکه ای از بدن را که هنوز سالم مانده خارج کرد .
مقصر اصلی این جریان بدون شک دستگاه دولتی و فرهنگی کشور ماست که در نوشته بعدی به امید خدا با مثال دقیق توضیح خواهم داد .