پدرم برای انسانی که گذشته ی خود را فراموش کرده ،مثال جالبی می گوید : باران آمده و ترک ها به هم آمده است .

جناب آقای آیت الله ! هاشمی رفسنجانی اخیرا به نقد وضعیت کنونی کشور پرداخته و مسئولین حکومت را به بی تدبیری و حرف ناشنوی محکوم کرده است البته خوشحالیم از این بابت که ایشان دهان گشودند و لب به سخن باز کردند . ان شاالله علت آن فرار به جلو از انتقاداتی که در مورد حمایت های ایشان از دسته گل هایشان شده نباشد و تصمیم به ورود به فضای گفتگو شده اند و تصمیم دارند تا رفتارها و افکار خود را از زیرزمین های تصمیم گیری به رویت مردم برسانند تا مورد نقد و ثبت قرار گیرد اما نقدهایشان روایت همان مثل ابتدای کلام است . ایشان دوران حکومت داری خودشان را فراموش کرده اند؛ آن خفقان وحشتناک و فاصله طبقاتی عجیب را . در پاسخ به نماینده مجلسی که به ایشان در مورد فرزندانشان اعتراض کرده بود گفتند که فلان فرزندم فلان کارها را انجام داده و فلان چیز مملکت مدیون فلان فرزندم است .

بله جناب آقای رفسنجانی ، ما هم قبول داریم این خدمات را اما گذشته از بند آخر وصیت نامه امام که می فرمایند : میزان حال فعلی افراد است ؛ این عزیزان گویا مزد خدماتشان را تمام و کمال گرفته اند حتی بیش از حق خودشان . گمان نکنم حتی پدر  علم فیزیک یا مثلا پدر علم هسته ای ایران هم بتواند وثیقه ای 10000000000 تومانی برای آزادی اش از زندان بیاورد. همه ی اینها را گفتیم اما اصل قضیه و گله ما و حتی بخش عمده ای از مشکلات امروز ما به جناب هاشمی برمی گردد . اگر از بررسی و کنجکاوی در تفکرات مسئولین بالا دستی و نسبت تفکراتشان با ایشان بگذریم ، نمی توان منکر این امر شده که در سطوح پایین ترعلت بسیاری از کاستی ها مسئولین عزیزی هستند که تفکرشان تکنوکرات کارگزارانی است .

او مثل بار قبل دم از انتخابات آزاد زده است.آقای هاشمی آلزایمر گرفته است و یادش نیست خودش بارها و بارها در همین انتخابات های غیر آزاد رای آورده است.

به هرحال امروز که زمان سختی برای انقلاب است این یاران امام گذشته و مخالفان امام امروز هرچه می توانند بر ریشه انقلاب تیشه می زنند.

یا حق